طاهارو از شیر دارم میگیرمممممممممممممم

سلام مامانی 2 روزه از شیر گرفتم همون دیوز نق نق کردنات شروع شد دیشب با ا بابا یی رفتیم بازار بردیمت پارک بازی میکردی اما بازم حواست پی شیرت بود گوگولی مامان دیروز حالتم خوب نبود همش بی حال بودی

منم نگرانت بودم خیلی حواسم بهت بود همیشه نق میزدی گریه میکردی و میگفتی ماما جی جی الهی مامان بمیره ولی تو دیگه بزرگ شی مرد شدی دیگه باید شیر بزاری کنار قربونت برم من

تو هم عصبانی هی منو منو دعوا میکردی صورتت نگاه میکردم  جیگرم کباب میشد با اون نگاه معصومانت نیگاه میکردی میدونم درخواست شیر داری اما گلم مجبورمممممممممممممممممم مرد کوچک من شب که خوابوندمت اولش خوب یعنی 2 ساعت راحت خواب بود ی اماااااااااااااااااااااااااااااااا

اماااااااااااااااااااا بعد 2 ساعت بیدار شدی این شروع ماجرا بود همش خودتو تکون میدادی نمیخوابیدی رو پام گذاشتمت اما نق نق میکردی و نمیخوابیدی تا 3 ساعت همین روال بود اما نصفه شبی دیگه هوار میکشیدی دیگه نمیدونستم چیکار کنم بغلت کردم صورتمو چسبوندم به صورتت اروم برات لالایی میخوندم راه میبردمت خواب کمیشدی اما تا میزاشتمت رو رخت خوابت بیدار میشدی و میگی ماماااااااااااااااااااااااا

 وایییییییییییییییییییییییی مامان جون دوباره بغلت کردم رفتم تو هال برقو روشن کردم رو پام دیدم واینمیستی بلند شم تکونت دادم چشام داشت بسته میشددددددددددد از خواب اما تو جیگر خواب نمیشدی اما درخواست شیر هم نمیکردی الهی قربونت برممممممممممممممممممم

بلاخره ئا صبح بیدار بودی گلم منم یا تکونت میدادم یا راه میبردمت کاش عزیز شمالی اینا اینجا بودن یا خاله اینا راه دورررررررررررررررررررررررررررررررررر نمیتونم برمممممممممممممممم اگه اونجا بودم عزیز شمالی نمیذاشت اینقد هم من هم تو اذیت بشیممممممممممممممم بلاخره کمکم میکرد اما اینجا هییییییییییییییی مامانی میبینی دلم پره از اینجا دوست ندارم نه برم خونشون نه رفت و امد کنمممممممممممممممم  درددلام بمونه برای یه روز دیگه خصوصی

امروزم تریپ قهر گرفتی برام عزیززززززززززززززززززم ایشالله این مرحله سخت رو گی کنیم پیروزمندانه ههههههههههه راستی دیشب بابایی هم بیدار شد اما بوسیدتو خوابید هههههههههههه